روحیه ضعیف و شکننده
گزارشپرسش
دلیل گزارش را بنویسید
مدتی است که روحیه ام برای انجام دادن هر کاری ضعیف است. نمی دانم چه باید بکنم؟ ۳۱ ساله هستم و یک دختر هفت ساله دارم. بهشدت احساس افسردگی میکنم.
حل شده
0
اختلالات روانی
7 سال
1 پاسخ
1475 مشاهده
0
پاسخ ( ۱ )
دلیل گزارش را بنویسید
افسردگی مقوله بسیار حجیم و گستردهای است و دلایل متفاوت و طبیعتاً درمانهای گوناگونی هم دارد که در دو شماره گذشته، به یکی از انواع افسردگی یعنی افسردگی ناشی از جدایی، بهطور مفصل پرداخته شدهاست. از سوی دیگر، چون این خواننده علت افسردگی خود را ذکر نکرده، شاید بهتر باشد درباره افسردگی ناشی از ملال و یکنواختی در زندگی روزمره صحبت کنیم.
مهمترین دلیل ایجاد یکنواختی در زندگی، نظم و انضباط مشخص است، یعنی یک زندگی آنقدر از روند منظمی پیروی کند که افراد را دچار کسالت کند. برای نمونه، زمانیکه شما همیشه از یک مسیر از محل کار به خانه و از خانه به محل میروید، نوعی یکنواختی بهطور طبیعی زندگیتان را احاطه میکند.
درست مثل فیلم «عصر مدرن» چارلی چاپلین که آنقدر تمام پیچها را در کارخانه سفت کرده بود که دکمههای کت شخصیتهای فیلم را هم میپیچاند؛ این یکنواختی گریبان زوجهای بسیاری را هم گرفته است. نکته بدتر ماجرا اینجاست که هر کدام از زوجین، گلایه میکنند که طرف مقابلشان باعث یکنواختی و سردی زندگی شده و خود را بیتقصیر میدانند که اگر این ماجرا ادامه پیدا کند و زوجین، به نسبت خود، راهی برای تغییر این شرایط پیدا نکنند، پایههای خیانت شکل میگیرد و آرام آرام زندگی از هم پاشیده میشود، چون هر کدام به سمت فرد سومی کشیده میشوند تا آن شور و هیاهو به زندگیشان بازگردد.
اما چهکار باید کرد تا این یکنواختی از زندگی زوجها و افراد حذف شود؟ ضمن اینکه راهکارهای زیر به فرار از ملال و روزمرگی در زندگی زناشویی کمک میکند، این نکات میتواند به عنوان عوامل بازدارنده هم تلقی شود؛ یعنی اگر زوجی این موضوعات را در زندگی خود رعایت کنند، کمتر دچار یکنواختی و بعد هم افسردگی میشوند.
اولین گامی که به برطرف کردن بحران روزمرگی در زندگی کمک میکند، این است که هر دو طرف، یعنی هم زن هم مرد، این حس را داشته باشند که در ایجاد یکنواختی مقصرند و هر دو به نوعی در بروز این وضعیت سهم دارند. بنابراین این وضعیت با تلاش یکنفر و بیکار ماندن دیگری، برطرف نمیشود و زن و مرد، هر دو باید برای ایجاد سرزندگی دوباره زندگی همکاری کنند.
دومین گام این است که زن و مرد، برای تنوع در زندگی تلاش کنند. نکته مهم در این میان آن است که افراد بدانند تغییر و تنوع در زندگی، موضوعی نیست که یکبار برای همیشه برای ایجاد آن تلاش کنیم و بعد، منتظر بهبود شرایط باشیم، بلکه این موضوع را همیشه باید مد نظر داشته باشیم که تغییر و تنوع، امری است که به یک برنامه مدام و پیوسته نیاز دارد و با یکبار تغییر مسیر، معجزه رخ نمیدهد اما به مرور زمان میتوان معجزه کرد.
نکته بسیار مهم برای فرار از ملال و یکنواختی این است که برای ایجاد تغییر و تنوع در زندگی حتماً نباید هزینههای گزاف بپردازیم و مثلاً خانهمان را عوض کنیم، ماشین مدل بالاتری بخریم یا تمام وسایل خانه را نو کنیم. تغییر، با اتفاقات جزئی و کارهای ساده هم میتواند رخ دهد. همین که چیدمان خانه را عوض کنیم، مبلها را جابهجا کنیم یا به جای کارگر گرفتن، هر روز به اتفاق همسرمان، بخشی از کارهای خانه را انجام دهیم، کافی است تا حال و هوای ما را عوض کند و حس تازه بودن را در ما برانگیزاند. حتی گاهی دور ریختن لوازم اضافهای که هیچ کس از آنها استفاده نمیکند، میتواند زندگی را بهتر کند؛ به ویژه حالا که در آستانه عید نوروز قرار داریم، بهترین زمان برای فرار از کسالت و ملال زندگی است، به این صورت که به جای خرید یک سفره هفت سین آماده، خودمان تک تک وسائل آنرا درست کنیم و از بین رفتن آرام آرام افسردگی از روح و جسممان را به چشم ببینیم.
اما باز هم تأکید میکنم این اتفاق بیآنکه مجبور به پرداخت هزینههای سنگین باشیم، امکانپذیر است. حتی اگر شیرینیهای خوبی نمیتوانیم بپزیم، اهمیتی ندارد، میتوانیم از دستور شیرینیهای بسیار ساده استفاده کنیم یا در ظرفهای زیبا، از عدس و گندم یا ماش، سبزه درست کنیم. اگر دقت کرده باشید، مادرها و مادربزرگهای ما هیچ وقت به اندازهای که ما از یکنواختی زندگی گلایه میکنیم، ناراحت نبودند چون با وجود نبود امکانات فراوان، دلسرد نمیشدند و خیلی خوب بلد بودند طوری زندگی کنند که روزها هم برای خودشان جذابتر باشد و هم برای اطرافیانشان. مثلاً نزدیک ایام عید که میشد، کارهای عادیای مثل خانهتکانی، شیرینیپزی، باغبانی یا سبزه درست کردن را با علاقه انجام میدادند و سعی بر دیدن نکات مثبت و مفید زندگی داشتند نه سختیها و کاستیها.
بر همین اساس، معتقدم ما هم میتوانیم با انجام کارهای سادهای مثل کتاب خواندن، گوش کردن به موسیقی و فیلم دیدن، زندگیمان را از ملال و یکنواختی به یک زندگی شاد و متنوع تبدیل کنیم. در این میان، فعالیتهایی مثل پیادهروی به اتفاق همسرمان، هم میتواند مؤثرتر باشد؛ چراکه پیادهروی باعث میشود همسران با یکدیگر صحبت کنند و بخشی از هیجانات منفیشان تخلیه شود. کمترین تاثیر پیادهروی این است که به جای خانه ماندن و وقت تلف کردن، کار مفیدی انجام دادهایم.
اقدام دیگر نیز میتواند این باشد که گامی برای پیشرفت خود در زندگی برداریم. مثلاً اگر کمی زبان انگلیسی بلدیم، با چند فیلم که زیرنویس انگلیسی یا فارسی دارد، اطلاعاتمان را به روز کنیم، یا اگر سالها قبل، لیسانس گرفتهایم، برای شرکت در آزمون کارشناسی ارشد اقدام کنیم یا اینکه فکر کنیم از چه راهی میتوان درآمد بیشتری کسب کرد یا حتی حرکتی کنیم یا برنامهای ترتیب دهیم که از نظر رفتاری و اخلاقی پیشرفت کنیم. برای مثال، اگر همسرمان، یکی از اخلاقهای ما را دوست ندارد، برنامهریزی داشته باشیم که آن نقطه ضعف را از بین ببریم.
به غیر از این کارها، ایجاد تغییر و تنوع در ظاهر مثل عوض کردن مدل موها یا استفاده از یک رنگ تازه در آرایش صورت، انتخاب دوستان تازه و گزینش دوستانی که شادند یا دستکم بهطور متناوب درباره مشکلات اقتصادی و اجتماعی صحبت نمیکنند، خلاقیت در تفریح و گردش، اضافه کردن طبیعتگردی، صحرانوردی یا کار سادهای مثل گوش کردن به صدای باران، کسالت زندگی را میکاهد و شرایط ما را بهبود میبخشد. به هر حال هر کس، با یک فعالیت، به تنوع در زندگی میرسد، یک نفر با رفتن به کلاس یوگا و دیگری با شنیدن یک لطیفه بامزه، باید برای رهایی از افسردگی ناشی از روزمرگی، جستوجو کرد و بهترین راهحل را پیدا کنیم.
سامانه پرسش وپاسخ روان شناسی نجوای مشاور
منبع:سپیده دانایی _ دکتر آناهیتا خدابخش کولایی